آخرین عناوین
پربیننده ترین عناوین
|
سالروز معراجی ترین پرواز سردار چالوسی
این روزها مصادف با سالروز عروج غریبانه سردار یاسرغرایاق زندی، شهیدی است که چالوس و کلاردشت مازندران مفتخر به مالکیت کارنامه ایثارگری و رشادت های استثنائی و تکرارنشدنی او بوده و در حسرت و حیرت از آن همه همت و غیرتی هستند که این سردار چالوسی در جبهه های نبرد حق علیه باطل از خود بجا گذاشته است.
رزمندگان گردان تخریب لشکر ویژه ۲۵ کربلای مازندران او را به وضوح می شناسند، کلاسهای ابتکاری و خلاقیت برانگیز این استاد شهید و مبتکر فرهیخته را بیاد دارند، روحیه بالا و ادبیات تشجیعی او را همه دوستان و همسنگران او در خاطره خویش به ثبت رسانده اند، دل شجاع، سر نترس، نگاه عمیق، تحرک دائم، شهادت طلبی ها و شهامت ورزی های او را کسی از یاد نبرده است! عشق در او موج می زد، از ساحل رفاه گریزان بود، دریا را دوست می داشت و دلش برای تکاپوی طوفان، تنگ می شد، حتی زمانی که مجروح هم بود، مثل بچه ها برای خط مقدم بی قراری می کرد، شهیدی که فهمیده بود، دنیا برای او کوچک است، قفسی تنگ بیش نیست، عرش برایش فرش پهن کرده و عشق او را انتظار می کشد، شهیدی که دعوت و فراخوانی خدای خویش را به گوش جان می شنید: "یا ایتهالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی"، عزیزی که تنها ذکر او لبیک به ندای "هل من ناصرٍ ینصرنی" امام حسین(ع) بود، نمازهایش مثل نماز ظهر عاشورا رنگ حماسه داشت، نگاهش،نگاه عباس(ع) بود، الگویش، دلیری اکبر(ع) بود، اراده اش، شبیه اراده قاسم(ع) بود، دلش، زخمی از زخم گلوی اصغر(ع) بود، مناجاتش، توسل عشق و دعایش، استغاثه وصل بود! سرداری که قبل از آخرین حضور، چشم و گوش او زخمی شده و حتی یکی از دستان خویش را نیز از دست داده و جانباز شده بود! و همه مانع از حضور مکرر او در جبهه ها بودند، اما او بگونه ای اصرار می کرد که گویا او را صدا می زدند و دیگر نمی توانست بماند و آزادگی را در گرو بگذارد و در محبس تنگ دنیا، اسارتی را انتظار بکشد که رهایی از آن مشکل جلوه می کرد! راستی چگونه می توان این شهدا را اندازه گیری کرد؟! چگونه می توان به آنها درجه واقعی داد؟! چگونه می توان ایثار را رتبه بندی کرد؟! آنجائی که همه از هم برای استقبال از خطر سبقت می گرفتند! آنجائی که داوطلب میدان مین می شدند! آنجائی که برای حضور در خط مقدم! برای حضور در شب های حمله! برای اطلاعات عملیات! برای عملیات های شبانه! برای عملیات های متهورانه ایذائی و برای عشقبازی از هم سبقت می گرفتند! چگونه می توان به یکی نپرداخت؟! این سردار چالوسی که در جریان عملیات کربلای ۵ (دی ماه سال ۱۳۶۵) و حمل مهمات در کانال پرورش ماهی عراق و در اثر اصابت راکت هواپیماهای دشمن بعثی به آنها که حامل مهمات برای خط مقدم بوده اند، منفجر و او به همراه چند همسنگر دیگر کاملاً پودر شده و به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت رسیده، سالهاست که در وادی غربت مانده و مزار یادبود او در گلزار شهدای چالوس فقط مدفن پلاک و لباسهای اوست! او همان شهیدی است که با چشم و گوش مجروح و دست قطع شده، که قبلاً جانشین گردان تخریب بوده، پس از شهادت مراد او یعنی سردار شهید محمدرحیم بردبار-فرمانده برتر واحد تخریب لشکر)، فرماندهی گردان تخریب لشکر در آخرین عملیاتی که او حضور داشته، به عهده او سپرده شده بود! متذکر می شوم که از این شهید بزرگوار، فرزندی همنام و هم مرام او یعنی آقا یاسر بیادگار مانده که البته بخاطر نامگذاری خود شهید او را محمد سعید هم صدا می زنند که الحمدالله فارغ التحصیل مهندسی کامپیوتر و از بسیجیان فعال در ساری و داماد حقیر است. فلذا ضمن تشکر از فرمانداری محترم چالوس و بنیاد شهید استان و شهرستان که برای احیای یاد این شهید بزرگوار اقداماتی را در دستور کار خود قرار داده اند، امیدوارم که نام و راه و یاد و اهداف این سردار چالوسی همانند سایر شهدا ماندگار و پایدار باقی بماند. ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();
|
working();
|
« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما » هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد